فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.
تعداد صفحات :۱۱۷
چکیده
نگارنده در این تحقیق می کوشد تا با بررسی آیات مربوط به خسران در حد توان خود ، تصویری جامع از این موضوع در دیدگاه قرآن ارائه کند .
پایان نامه کارشناسی با عنوان «عوامل و پیامدهای خسران در آیینه قرآن و حدیث» که در هشت بخش تنظیم شده است:
بخش اول:کلیاتی در باب خسران
بخش دوم:حوزه های خسران
بخش سوم:تعابیر گوناگون خسران در قرآن کریم
بخش چهارم: شناخت خاسرین و ویژگیهای آنان
بخش پنجم:عوامل خسران از دیدگاه قرآن
بخش ششم: آثار و نتایج خسران
بخش هفتم:زمان بروز و ظهور خسران
بخش هشتم:راه های جلوگیری از خسر
و همچنین در کتاب «حدیث هدایت» از علی لطفی که در باب اول به بررسی معنای خسران و زیانکاران واقعی می پردازد.
نتایج: ۱- همه انسانها در خسران و زیانکاری نیستند و خداوند در سوره عصر مومنانی که عمل صالح انجام می دهد و تواصی به حث و صبر می کنند را استثناء می کند .
۱- کافران ، مشرکان و تکذیب کنندگان آیات و لقای الهی از مهم ترین مصادیق خسران هستند .
۲- قرآن خاسران را این گونه معرفی می کند ، که آنها کسانی هستند که نه تنها سرمایه وجودی خویش را از دست داده اند بلکه به اهلشان هم زیان و خسارت وارد کرده اند و از آن با تعبیر «زیان آشکار » یاد می کند .
۳- در قرآن عوامل بسیاری زیادی را برای خسران بیان می کند ، مانند : کفر و شرک به خدا ، ظلم کردن ، تکذیب و انکار آیات خدا و پسامبرانش و لقای الهی و پوشاندن نفس با گناهان و ۰۰۰
۴- سوره عصر با بیانی کوتاه ، بهترین راهکارها برای جلوگیری از خسران زدگی ارائه می کند که عبارتند از : ۱- ایمان آوردن ۲- عمل شایسته انجام دادن ۳- سفارش به حق ۴- سفارش به صبر
۵- از آثار خسران در دنیا می توان به حبط اعمال ، حسرت کشیدن و مغلوب شدن و نازل شدن عذال الهی و ۰۰۰ اشاره کرد .
۶- از آثار اخروی خسران می توان به حبط اعمال ، جایگاه جاودانه در جهنم ، آتش فراگیر که سر تا پای آنها را فرا می گیرد ، بر دوش کشیدن بار سنگین گناهان و حسرت کشیدن و زشت و بد منظر بودن و ۰۰۰ اشاره کرد .
مقدمه:
حمد و سپاس خدایی را سزاست که انسان را از خاک آفرید و در او از روح خود دمید ، سپس خود را بر آفریدن او ستود و ملائکه را به سجده بر او امر کرد و بیان کرد که انسان را به هدف عبادت آفرید و او را خلیفه خود در زمین قرار داد .
و درود بر پیامبران الهی که پیوسته برای هدایت انسان مأمور گشتند و او را به نعیم بهشتی بشارت و از عذاب الهی ترساندند .
و درود بر پیامبر خاتم که اشرف پیامبران اوست و درود بر کتاب هدایت الهی قرآن که در بردارنده رطب و یابس است .
انسان طالب هدایت و سعادت ابدی باشد راهی ندارد جزء اینکه پناه ببرد به قرآن مجید که کلام خدای عزیز عالم است و دستورات قرآن مجید را به کار ببندد . زیرا عمیق ترین و زیباترین و فصیح ترین کلام ، کلام خداست و قرآن که معجزء باقی پیغمبر است برای هدایت خلق آمده و تا قیامت کلامی به زیبایی قرآن نخواهد آمد .
اما در راه هدایت ، همواره رهزنانی بوده اند که انسان را از صراط مستقیم بازداشته اند و او را به خسران و زیانکاری کشانده اند و باعث شده اند او تمام سرمایه های وجودی خود را برای حرکتی بی انتها به سوی کمال از دست بدهد .
در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع خسران و مطالب مربوط به آن پرداخته شده است .
نگارنده در این تحقیق می کوشد تا با بررسی آیات مربوط به خسران در حد توان خود ، تصویری جامع از این موضوع در دیدگاه قرآن ارائه کند .
تلاش شده است در توضیح آیات از تفاسیر گوناگون استفاده شود و البته از این نکته غفلت نشده است که تحقیق صرفا به محلی برای نقل اختلافات تبدیل نشود . همچنین در مواردی از کتب اخلاقی استفاده شده است .
اهمیت و ضرورت بحث:
با نگاهی اجمالی به سوره عصر می فهمیم که قرآن همه انسان ها را در خسران و زیانکاری اعلام کرده و در این میان جماعتی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند و تواصی به حق و صبر دارند،از آن مستثنی شده اند.
لذا این خود دلیلی است بر اهمیت و ضرورت مطلب که برای این جانب انگیزه ای گردید که به بررسی و تحقیق در موضوع خسران و آثار آن در قرآن بپردازم.
در این تحقیق مفهوم خسران و مصادیق و ویژگی های آن را مورد بررسی قرار داده و عوامل آن را با استفاده از آیات قرآنی بیان کرده ام و همچنین راهکارهای قرآنی از ابتلا به خسران آورده شده تا از نتایج سوء آن در دنیا و آخرت مصون مانده و به رشد و سعادت واقعی برسیم.
سوالهای تحقیق:
سوالهای اصلی:
۱-آیا از منظر قرآن کریم رابطه ای میان اعمال افراد و خسران وجود دارد؟
۲- آیا از منظر قرآن کریم تفاوتی بین خسران و حبط اعمال وجود دارد؟
سوالهای فرعی:
۱- ویژگی های خاسرین در قرآن چیست؟
۲- مصادیق خسران در قرآن چه مواردی است؟
۳- آیات قرآن چه عوامل را برای خسران نام می برد؟
۴- قرآن چه راهکارهایی برای پیشگیری از ابتلا به خسران ارائه می دهد؟
۵- آثار دنیوی خسران چیست؟
۶- آثار اخروی خسران چیست؟
فرضیه ها:
۱- از منظر قرآن خسران تحت تاثیر اعمال و رفتار بد انسان شکل می گیرد.
۲- از منظر قرآن گر چه میان خسران و حبط اعمال رابطه وجود دارد ولی این دو مترادف نیستند.
روش تحقیق :
روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به صورت کتابخانه ای از طریق یادداشت هایی که از منابع و ماخذ مختلف به دست آمده می باشد.
بدین صورت که ابتدا ، آیات مربوطه را مشخص نموده و از طریق تفاسیر مختلف به بررسی آیات پرداختم و روایات و احادیث مرتبط با این بحث را از بین کتب روایی استخراج نمودم ، و از کتاب های اخلاقی نیز استفاده کردم.
بخش اول : تعریف خسران و ویژگیها و مصادیق آن:
با نگاهی به سوره عصر درمی یابیم که قرآن کریم عموم انسانها را در خسران و زیان اعلام می نماید مگر کسانی که ایمان و عمل صالح انجام دهند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش کنند . دنیا بازاری است که انسان در آن سرمایه عمر را از دست می دهد تا سرمایه ای به دست بیاورد و حال گروهی هستند که نه تنها سرمایه ای به دست نمی آورند بلکه سرمایه ای را هم از دست می دهند و اینها هستند که گرفتار خسران و زیان هستند . همانطور که خداوند می فرماید
پس گروهی از انسانها هستند که سرمایه های عظیم خود را به بهایی اندک می فروشند و ضلالت را به جای هدایت می خرند .
و ما در این فصل بر آنیم که با شناخت معنای دقیق خسران در قرآن ، با مصادیق آن و ویژگی های خسران در قرآن نیز آشنا شویم .
الف : بررسی معنای لغوی واژه «خسران»
در معنای اصلی «خسر» نظرات مختلفی وجود دارد و برخی برای آن چندین وجه معنایی در نظر گرفته اند.
برخی معنای اصلی خسر را به معنای ضرر و زیان ، ضد سود آورده اند .
مصطفوی در التحقیق می نویسد: «معنای اصلی در این ماده آن چیزی است که مقابل سود قرار می گیرد یعنی کم شدن در مقابل سود کردن و اما نقص و گمراهی و هلاکت و ضرر ، هر یک از این موارد گاهی بر بعضی از موارد این معنا منطبق می شوند و گاهی از آثار این معنا هستند یا از اسباب و مقدمات آن هستند ۰۰۰»[۱]
برخی معنای اصلی «خسر» را کم شدن ، کم کردن و نقصان دانسته اند .
قرشی در قاموس می نویسد : «باید دانست که خسر ، خسران و خسار یک معنی بیشتر ندارند و آن نقصان و کم شدن است چنانکه صریح آیه «وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ » (رحمن / ۹) و آیه ی «وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ» (مطفضین / ۳) است و اینکه ضلالت و هلاکت را از معنای آن شمرده اند بدان جهت است که ضلالت و هلاکت یک نوع نقصان و زیان است ».[۲]
برخی از منابع لغوی اصل ماده «خسر» را بر همین معنا گرفته اند و همین نظر را دارند . [۳]
در برخی از منابع خسران به معنای کم شدن سرمایه آمده است که گاه به انسان نسبت داده می شود و می گویند فلان کس زیان کرد و گاه به خود عمل نسبت داده می شود و می گویند تجارتش زیان کرد .
گاه واژه خسران درباره دستاوردهای زندگی یه به عبارتی دیگر درباره سرمایه های برونی مانند مال و مقام دنایی است و گاه درباره ی سرمایه های درونی یا نتایجی که از حالات نفسانی حاصل می شود مثل از دست دادن صحت و سلامتی و عقل و ایمان و ثواب . [۴]
گرچه راغب معتقد است که خسران به معنای زیان در سرمایه های درونی است نه زیان در امور دنیوی و تجارت بشری . [۵] نویسنده الموسوعة القرانیة هم همین نظر را دارد . [۶]
در مجمع البیان ذیل آیه ۲۷ بقره «خسر» را به معنای نابودی تمام سرمایه آورده است و می نویسد : « خاسرون کسانی هستند که نفس خویش را هلاک کردند و به منزله ی کسانی هستند که سرمایه شان نابود شده است».[۷]
در المعجم الوسیط ذیل ماده «خسر» آمده است : «خسر التاجر : تاجر در تجارت خود مغبون شد و کلاه بر سرش رفت . زیان کرد در آن. خسر فلان : فلانی نابود شد . گمراه شد (خسر) الشی ء : آن چیزی کم و ناقص کرد . گویند خسر ، المیزان و الکیل : ترازو و پیمانه را کم داد و ناقص گردانید.» [۸]
و در لسان العرب آمده است : خسر به معنای نابودی است و الخسار و الخسارة و الخیسری به معنای گمراهی و هلاکت است . [۹]
در وجوه القرآن برای «خسر» چندین وجه معنایی در نظر گرفته اند : غبن ، ضلال ، عقوبت و عجز و نقص
۱- به معنای غبن یعنی زیان در آیه :« إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» (شوری / ۴۵). در این آیه خاسر یعنی معجون و زیان دیده .
۲- به معنای گمراهی و ضلال در آیه : « فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا». (نساء / ۱۱۹)
۳- به معنای عقوبت در آیه : « لئن أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ » (زمر / ۶۵) و همچنین در آیه : « لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ». (اعراف / ۱۴۹)
۴- به معنای عجز و ناتوانی در آیه : « لَئِنْ أَکَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَّخَاسِرُونَ » (یوسف / ۱۴) در این آیه خاسرین یعنی ناتوانان .
۵- به معنای نقص و کم بودن در آیه : « أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ » (شعراء / ۱۸۱)[۱۰]
نتیجه :
در برخی از آیات قران کریم واژه «خسران» در همان مفهوم لغوی آن بکار رفته است . یعنی به معنای نقص و کم گذاشتن است . مانند آیه : « وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ » (رحمن /۹) و یا آیه : « وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ » (مطففین /۳)
در مورد این آیه زجاج می گوید : یعنی در پیمانه و وزن کم می گذارند[۱۱] و یا درآیه « أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ »(شعرا/۱۸۱۱) مخسر کسی است که هنگام دادن پیمانه در آن کم می گذارد و هنگامی که می خواهد بگیرد اضافه می خواهد . [۱۲]
با این حال در قرآن کریم این واژه در اغلب موارد به معنای خسران در سرمایه های درونی است یعنی به معنای از دست دادن صحت و سلامتی و عقل و ایمان و ثواب است .
و این همان است که خداوند متعال از آن به عنوان خسران مبین یعنی زیان آشکار یاد کرده است . [۱۳] که در این آیه شریفه به آن اشاره کرده است :« إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ » (زمر / ۱۵)
خسران در فارسی به زیان ترجمه شده است . [۱۴]
دو واژه «خسران» و «ضرر» از نظر معنایی صد در صد مترادف نیستند .
در التحقیق آمده است :
« و هذا المعنی (زیان) غیر مفهوم الضرر فی مقابل النفع و قلنا ان «الخسر» نقص کلی فی مقابل الربح بخلاف الوضع . ثم ان هذا النوع من النقص قد یکون فی المال و الامور المادیه و قد یکون فی الامور النفسیه و المعنویه فاما الاول فقد یصدق علیه مفهوم الغبن و النقص و اما الثانی فقد ینطبق علیه مفهوم الضلال و الهلاک»[۱۵].
«این معنا (زیان) غیر از مفهوم ضرر که در مقابل نفع است ، می باشد و گفتیم که خسران ، نقص در اصل در مقابل سود است به خلاف وضع . این نوع از نقص گاهی در مال و امور مادی است و گاهی در امور نفسانی و معنوی است . نوع اول بر آن مفهوم ضرر و نقص صدق می کند و نوع دوم گاهی مفهوم گمراهی و هلاکت برآن منطبق می شود».
فخر رازی در تفسیرش می نویسد : «یکی از بزرگان پیشین می گوید : معنی این آیه را من از مرد یخ فروشی آموختم که فریاد می زد و می گفت : رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود . رحم کنید به کسی که سرمایه اش ذوب می شود»[۱۶]
بسیاری از مفسرین معتقدند که : مفهوم خسران ، تنها این نیست که انسان ضافعی را از دست بدهد بلکه خسران واقعی آن است اصل سرمایه را نیز از کف بدهد . [۱۷]
ب – مصادیق خسران:
خداوند در قرآن افراد یا گروه هایی را به عنوان نمونه و الگو معرفی می کند تا کسانی که در آیات الهی دقت می کنند با این افراد که جزء زیانکاران در دنیا و آخرت هستند آشنا شوند و از سرگذشت آنها عبرت بگیرند و ویژگی های آنان را بر می شمارد تا از این صفات بر حذر باشیم.
ما در این بخش مصادیق خسران را نام می بریم و بعد به طور مختصر درباره ویژگی های آنها توضیح می دهیم . مصادیقی که در قرآن مطرح شده است ، عبارتند از :
۱-حزب و گروه شیطان
اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ .(مجادله / ۱۹)
«شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند».
اولین و برجسته ترین مصادیق خاسران در قرآن «شیطان» است و کسانی که از شیطان پیروی می کنند و در گروه و حزب شیطان قرار می گیرند نیز خاسر هستند. زیرا آنان کسانی هستند که شیطان را به عنوان سرپرست خود گرفته اند .
۲- قابیل
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ (مائده/ ۳۰)
« پس نفسِ [امّاره] اش او را به قتل برادرش ترغیب کرد، و وى را کشت و از زیانکاران شد».
همه مفسرین بر این اتفاق نظر دارند که این آیه درباره قابیل است گرچه که اسمش در آیه نیامده است .[۱۸]
عبارت « فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ» به این اشاره دارد که قابیل یکی از مصادیق خاسران در قرآن است که با پیروی از هوای نفس و قتل برادرش از خاسران گشت .
۳- مخالفین و منکرین پیامبران
الف): مخالفین و دشمنان ابراهیم :
وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرینَ.(انبیاء / ۷۰)
«و خواستند به او نیرنگى بزنند و [لى] آنان را زیانکارترین [مردم] قرار دادیم».
کسانی که تصمیم گرفته بودند که حضرت ابراهیم را با نقشه حساب شده و خطرناکی نابود کنند و او را در شعله های آتش بسوزانند ولی به امر خدا آتش برای ابراهیم سرد و سلامت شد و آنها زیان کار شدند .
ب): دشمنان و مخالفان شعیب :
الَّذینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فیهَا الَّذینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کانُوا هُمُ الْخاسِرینَ(اعراف / ۹۲)
« کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند، گویى خود در آن [دیار] سکونت نداشتند. کسانى که شعیب را تکذیب کرده بودند، خود، همان زیانکاران بودند» .
آیه بیان می کند که کسانی که شعیب را تکذیب می کردند ، خودشان زیانکار هستند و مخالفت با شعیب عامل اصلی زیانکاری آنان بود .
۴-کافران
هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً(فاطر / ۳۹)
« اوست آن کس که شما را در این سرزمین جانشین گردانید. پس هر کس کفر ورزد کفرش به زیان اوست، و کافران را کفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمىافزاید، و کافران را کفرشان غیر از زیان نمىافزاید».
یکی از گروه هایی که جزء مصادیق خسران قرار می گیرد ، کافران هستند . دو جمله اخیر آیه بیان می کند که چیزی جزء خشم و غضب الهی و زیانکاری برای کافران نیست .
یکی دیگر از آیاتی که نشان می دهد ، کافران زیانکارند آیه ۸۵ سوره ی غافر است آیه بیان می کند که انها درزمان رؤیت عذاب زیانکار شدند .
فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتی قَدْ خَلَتْ فی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ.(غافر / ۸۵)
« و[لى] هنگامى که عذاب ما را مشاهده کردند، دیگر ایمانشان براى آنها سودى نداد. سنّت خداست که از [دیرباز] درباره بندگانش چنین جارى شده، و آنجاست که ناباوران زیان کردهاند» .
پس کافران ، زیانکار هستند . آیه ۵ از سوره مائده بیان می کند حتی کسانی که ایمان آورده اند ولی به آن کافر شده اند زیانکار هستند .
مَنْ یَکْفُرْ بِالْإیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ.(مائده / ۵)
« هر کس در ایمان خود شکّ کند، قطعاً عملش تباه شده، و در آخرت از زیانکاران است».
۵- پیروان کافران
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوَاْ إِن تُطِیعُواْ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَرُدُّوکُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِینَ(آل عمران / ۱۴۹)
« اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر از کسانى که کفر ورزیدهاند اطاعت کنید، شما را از عقیدهتان بازمىگردانند و زیانکار خواهید گشت».
کافران خود ، جزء زیانکاران هستند و حال کسانی هم که از آنها پیروی می کنند ، زیانکارند چون خود را به قهقری کشانده اند و آیه هشدار می دهد علاوه بر اینکه خود از کافران نباشید ، از آنها پیروی هم نکنید که عواقب وخیمی دارد .
۶-مشرکان
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ(زمر / ۱۵)
« پس هر چه را غیر از او مىخواهید، بپرستید « [ولى به آنان] بگو:» زیانکاران در حقیقت کسانىاند که به خود و کسانشان در روز قیامت زیان رساندهاند آرى، این همان خسران آشکار است».
عبارت « فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ » نشان می دهد که مشرکان یعنی کسانی که برای خداوند شریک می گیرند چون علاوه بر اینکه سرمایه ی وجودی خویش را از دست داده اند ، باعث زیانکاری اصل خویش هم شده اند ، چون آنان را وادار به کفر و شرک کرده اند . [۱۹]
۷- گمراهان
مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدی وَ مَنْ یُضْلِلْ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ.(اعراف / ۱۷۸)
« هر که را خدا هدایت کند، او راهیافته است و کسانى را که گمراه نماید، آنان خود زیانکارانند».
آیه بیان می کند هرکس را که خداوند گمراه کند ، همان ها خاسران هستند . علامه می نویسد : «صرف ضلالت ضرر قطعی نمی رساند مگر اینکه با اضلال خدای سبحان توأم شود[۲۰]» در این هنگام آدمی حتما زیانکار می گردد .
۸- ظالمان
قالَ الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمینَ فی عَذابٍ مُقیمٍ(شوری / ۴۵)
« کسانى که گرویدهاند مىگویند: «در حقیقت، زیانکاران کسانىاند که روز قیامت خودشان و کسانشان را دچار زیان کردهاند.» آرى، ستمکاران در عذابى پایدارند».
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ (اعراف : ۹)
« و هر کس میزانهاى [عمل] او سبک باشد، پس آنانند که به خود زیان زدهاند، چرا که به آیات ما ستم کردهاند».
با توجه به این آیات ظالمان ، زیانکارند .
آیه ۸۲ سوره اسراء قرآن را برای ظالمین مایه زیانکاری می داند :
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء : ۸۲)
« و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىکنیم، و [لى] ستمگران را جز زیان نمىافزاید».
قرآن برنامه و اصول زندگی سالم را به ما انسانها یاد می دهد. از این برنامه کسانی بهره می گیرند که به خدا و آیاتش ایمان بیاورند و از روی فهم و استقامت و اخلاص به قرآن عمل کنند ولی ستمکارانی که معانی آیات قرآن را به مصلحت خود تغییر می دهند ، قرآن برایشان شفاء و بدبختی در دنیا و زیان و خسارت در آخرت است .
«قرآن برای ظالمین مایه زیانکاری است چون از قرآن سود نمی برد و به آن نظر نمی کنند تا هدایت شوند[۲۱]».
در آیه به صورت خاص از ستمگران یاد شده است چون ستم مایه تاریکی قلب و قیامت است و ظالم از حدود خدا تجاوز می کند و به خواسته های خود می پردازد ، آیات قرآن را به هوای نفس خود تفسیر می کند در نتیجه به جای آنکه قرآن مایه هدایت او باشد مایه ضرر و زیان او می شود چون آیات قرآن را تحریف کرده و معانی آن ها را تغییر می دهد . [۲۲]
۹- بنی اسرائیل
وَ لَمَّا سُقِطَ فی أَیْدیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ(اعراف : ۱۴۹)
« و چون انگشت ندامت گزیدند و دانستند که واقعاً گمراه شدهاند گفتند: «اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشاید قطعاً از زیانکاران خواهیم بود».
اشاره به داستان بنی اسرائیل دارد که گوساله پرست شدند و از راه حق منحرف شدند ، وقتی به اشتباه خود پی بردند از عمل خویش پشیمان شدند و خود را در گمراهی دیدند به خداوند گفتند : پرودگارا اگر تو ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی ، ما حتما از زیانکاران خواهیم بود .
ج – ویژگی های خاسرین
اینک که با مصادیق خسران آشنا شدیم و افراد و گروه های زیانکار را شناختیم ، برآنیم که ویژگی های آنان را یعنی صفات خاسرین را به طور مختصر بیان کنیم و در فصل بعد در بخش عوامل خسران به طور مفصل درباره ی آنها توضیح می دهیم که این صفات چگونه سبب زیان و خسارت آنها شده است . صفات خاسرین در بعضی موارد همان عوامل ایجاد خسران است که در این فصل به صورت مجمل و کوتاه به آن اشاره می کنیم و تفصیل موارد مشترک را به بخش بعد ارجاع می دهیم .
ویژگی های خاسرین عبارتند از :
۱- زیان نفس و اهل
از مهم ترین ویژگی خاسران این است که آنها به خود و کسانشان زیان رسانده اند . آیات ذیل گویای این مطلب هستند .
قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ(زمر/ ۱۵)
« بگو زیانکاران در حقیقت کسانىاند که به خود و کسانشان در روز قیامت زیان رساندهاند آرى، این همان خسران آشکار است».
خاسرین کسانی هستند که نه تنها مایه ی زیانکاری خویش شده اند بلکه مایه ی زیانکاری اهل خود نیز شده اند . و این زیانکاری آشکار است که قرآن با تعبیر «خسران مبین» بیان کرده است . آنها نفس خود را مورد هلاکت و بدبختی قرار داده اند و راه رسیدن به کمال را برای خود بسته اند و در نتیجه سعادت به کلی از آنها دور شده است . آنها خویشاوندان خود را وادار به کفر و شرک کردند و این همان خسران حقیقی است . [۲۳]
برخی مراد از «اهل» را همسران و خدمتکارانی می دانند که برای مومنین در بهشت فراهم شده است . چون در عالم قیامت رابطه خویشاوندی در میان مردم رعایت نمی شود . [۲۴] علامه معنای اخیر را بهتر می داند . [۲۵]در نتیجه آنها روز قیامت هم سزای اعمال خویش را می بینند و هم عذاب دیگران را . [۲۶]
إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمینَ فی عَذابٍ مُقیمٍ(شوری / ۴۵)
« کسانى که گرویدهاند مىگویند: «در حقیقت، زیانکاران کسانىاند که روز قیامت خودشان و کسانشان را دچار زیان کردهاند.» آرى، ستمکاران در عذابى پایدارند».
علامه درباره ی معنای خسران خود و اهل خود می نویسد : «یعنی خود را دوزخی نموده و از حوریان و خدمتگزاران بهشتی خود را محروم ساخته اند.»[۲۷]
پس مهمترین ویژگی خاسران این است که آنها دچار خسران نفس شده اند و علاوه بر آن دچار خسران اهل هم شده اند .
۲- کفر
یکی از صفاتی که در خاسران دیده می شود ، کفر است . کفر به معنی خلاف ایمان ، ناگرویدن و ناسپاسی کردن آمده است . [۲۸] که به صورت کافر شدن به خدا و کافر شدن به آیات الهی در خاسرین وجود دارد که آیات ذیل گویای همین مطلب هستند :
وَ الَّذینَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ کَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (عنکبوت / ۵۲)
« و آنان که به باطل گرویده و خدا را انکار کردهاند همان زیانکارانند».
أُوْلَئکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بَِایَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فحََبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لهَُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا (کهف / ۱۰۵)
« [آرى،] آنان کسانىاند که آیات پروردگارشان و لقاى او را انکار کردند، در نتیجه اعمالشان تباه گردید، و روز قیامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهیم نهاد».
همچنین مرتد شدن هم از ویژگی های خاسرین است یعنی کسانی که ابتدا ایمان آورده اند ولی بعد از آن برگشته اند و کافر شدند و همین سبب زیانکاری آنها شد . آیه ذیل همین مطلب را نشان می دهد :
مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ … لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ (نحل / ۱۰۶ – ۱۰۹)
« هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و [لى] قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود، شک نیست که آنها در آخرت همان زیانکارانند».
امام علی (علیه السلام) درباره ی اقسام کفر می فرماید : « کفر بر چهار ستون پایدار است : کنجکاوی دروغین ، ستیزه جویی و جدل ، انحراف از حق و دشمنی کردن. پس آن کس که دنبال توهم و کنجکاوی دروغین رفت به حق نرسید . و آن کس که به ستیزه جویی و نزاع پرداخت از دیدن حق نابینا شد و آن کس که از راه حق منحرف گردید نیکویی را زشت ، و زشتی را نیکویی پنداشت و سرمست گمراهی ها گشت و آن کس که دشمنی ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت و نجات او از مشکلات دشوار است .»[۲۹]
۳-شرک
یکی دیگر از صفات خاسران ، شرک است . مشرک کسی است که برای خدا در خلقت جهان و اداره و تدبیر امور جهان ، شریک قرار می دهد . خداوند در سوره زمر آیه ۶۵ ، خطر شرک را بازگو می کند و می فرماید :
وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ(زمر / ۶۵)
« و قطعاً به تو و به کسانى که پیش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرک ورزى حتماً کردارت تباه و مسلّماً از زیانکاران خواهى شد».
این آیه گر چه خطاب به انبیای الهی است ولی واضح است که آنها راه شرک را در پیش نمی گیرند و هدف از مخاطب قرار دادن آنها این بوده است که اهمیت خطر شرک را به همگان گوشزد کنند . [۳۰]
امیر المومنین علی علیه السلام در لحظه های شهادتش در ماه رمضان سال ۴۰ هجری اطرافیانشان را وصیت می کردند و فرمودند :«سفارش من به شما،آن که به خدا شرک نورزید و سنت محمد را تباه نکند ، این دو ستون دین را بر پا دارید و این دو چراغ را روشن نگهدارید . آنگاه سزوار هیچ سرزنشی نخواهید بود.» [۳۱]
۴- تکذیب و انکار
التحفیق فی کلمات القرآن الکریم ، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ، تهران ۱۴۱۶ ه . ق ، اول ، مصطفوی حسن ۱۲۹۷ ق ص ۵۲
۱٫ قاموس قرآن ، دار الکتب الاسلامیة ، تهران ، ۱۳۱۸ ش ، نهم ، قرشی ، علی اکبر ص ۲۴۳
۲٫ معجم مقاییس اللغة ، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی ، قم ، ۱۴۰۴ ق بی تا ج ۲ ، ص ۱۸۲
۳٫شرح و تفسیر لغات قرآن براساس تفسیر نمونه ، بنیاد پژوهشهای اسلامی ، مشهد ، ۱۳۸۱ ش ، دوم ، شریعتمداری ، جعفر ، ج ۱ ، ص ۶۸۰ ؛ المفردات فی غریب القرآن ، رضوی ، مشهد ، ۱۳۷۵ ش ، دوم ، راغب اصفهانی( م ۵۰۲) ، مترجم : غلامرضا خسروی حسینی ص ۵۹۹ ؛ الموسوعة القرآنیة ، موسسه سجل العرب ، بی جا ، ۱۴۰۵ ق ، آبیاری ابراهیم ،ج ۸ ، ص ۱۶۶
[۵]. المفردات فی غریب القرآن، ص ۵۹۹
[۶]. الموسوعة القرآنیة، ج ۸ ، ص ۱۶۶
۱٫ مجمع البیان فی تفسیر القرآن ،ناصر خسرو،تهران،۱۳۷۲ ش،سوم،فضل بن حسن طبرسی، ج ۱،ص ۱۷۰
[۸] . فرهنگ المعجم الوسیط ، انتشارات اسلامی ، تهران ، ۱۳۸۱ ش ، اول ، ابراهیم اینس ، منتصر عبد العظیم ، الصوالحی علمیه ، محمد خلف احمد ، مترجم : محمد بندرریگی ، ج ۱ ، ص ۴۹۶
[۹] . لسان العرب ،دار صادر،بیروت ،۱۴۱۴ ق،سوم،محمدبن مکرم ابن منظور، ج ۱ ، ص ۴۹۶
[۱۰] وجوه القرآن ، مجمع البحوث الاسلامیة ، مشهد ، ۱۳۸۰ ش ، اول ، حیدری نیشابوری اسماهیل بن احمدم ۴۳۱ ه . ق ، ص ۲۲۷
[۱۱] لسان العرب ج ۴ ، ص ۲۳۹
[۱۲] همان
[۱۳] مفردات راغب ص ۵۹۹ ؛ الموسوعة القرآنیة ج ۸ ص ۱۶۶ : شرح و تفسیر لغات قرآن ج ۱ ، ص ۶۸۰
[۱۴] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، مصطفوی حسن ص ۵۲
[۱۵] . همان
[۱۶] . تفسیر مفاتیح الغیب ، دار احیاء التراث العربی بیروت ۱۴۲۰ ق سوم ابوعبدالله محمدبن عمر فخر الدین رازی،ج ۳۲،ص ۲۷۸
[۱۷] . تفسیر نمونه ، دارالکتب الاسلامیة ، تهران ، ۱۳۷۴ ش ، اول ، مکارم شیرازی ناصر ، ج ۱۲ ، ص ۵۵۹ ؛ تفسیر اطیب البیان ، انتشارات اسلام ، تهران ۱۳۸۰ ش ، دوم ، طیب سید عبدالحسین ، ج ۱۱ ، ص ۲۹۵
[۱۸] تفسیر نمونه ج۴، ص۳۵۰؛ تفسیر اطیب البیان، ج۴، ص۳۴۵؛ تفسیر هدایت، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی مشهد ۱۳۷۷ ش اول مترجمان ج۲، ص۳۱۲
[۱۹] تفسیر المیزان ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قم ۱۳۷۴ ش پنجم سید محمد حسین طباطبایی مترجم سید محمد باقر موسوی همدانی ج ۱۷ ، ص ۳۹۵
[۲۰] همان – ج ۸ ، ص ۴۳۶
[۲۱] جلاء الاذهان وجلاء الاحزان ، دانشگاه تهران، تهران ، ۱۳۷۷ ش ، اول ، جرجانی ، ابوالمحاسن حسین بن حسن ، ج ۵ ، ص ۳۳۲
[۲۲] تفسیر هدایت ، ج ۶ ، ص ۲۹۵(با تلخیص)
[۲۳] تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۳۹۵
[۲۴] انوار درخشان ، کتابفروشی لطفی ، تهران ، ۱۴۰۴ ق ، اول ، حسینی همدانی ، سید محمد حسینی ، ج ۱۴ ، ص ۱۹۸
[۲۵] تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۳۹۶
[۲۶] اطیب البیان ، ج ۱۱ ، ص ۲۹۵
[۲۷] تفسیر المیزان ، ج ۱۸ ، ص ۹۷
[۲۸] اخلاق از دیدگاه قرآن و چهارده معصوم علیهم السلام ، راز توکل ، مشهد ، ۱۳۸۳ ش ، اول ، امیری پور ، احمد ، ص ۲۳۵
[۲۹] نهج البلاغه ، انتشارات شاکر ، قم ، ۱۳۸۶ ش ، چهارم ، اما علی علیه السلام ، مولف : سید رضی ، ترجمه ی محمد دشتی ، حکمت ۳۱ ، ص ۴۴۹
[۳۰] تفسیر نمونه ، ج ۱۹ ، ص ۵۲۸