دید گاه توسعه اقتصادی
قبل از شکل گیری دانش اقتصادی و جامعه شناسی،بحث و گفتگو در مورد رشد و توسعه در میان متفکران و فلاسفه و اقتصاددانان مطرح گردید.اصلی ترین دیدگاه ها چون مرکانتالیستها و فیزیوکراتها واصلی ترین چهره های اقتصاددانان کلاسیک مارکس،آدام اسمیت و ریکاردو می باشند.ازدیاد سرمایه از مشترکات این مکاتب و اختلاف بین آنها در نوع نگاه ایشان به اقتصاد و سیاست است.در مورد آراء مرکانتیلیستها باید گفت که اهداف آنان افزایش ثروت به مثابه افزایش قدرت می باشد و از قدرت بایستی به طور مستقیم در جهت افزایش ثروت استفاده کرد.در اینجا نیم نگاهی به روستای فشارک می اندازیم و این سوال مطرح می شود که چگونه می توان از صاحبان قدرت بهره گرفته و به افزایش ثروت و متمرکز نمودن سرمایه در روستا دست زد؟
از نظر اسمیت افزایش جمعیت یا نیروی کار،تقسیم کار،تراکم سرمایه و پیشرفت فنی عوامل اصلی رشدوتوسعه اقتصادی می باشد.او رشد جمعیت را موجب افزایش نیروی کار و گسترش بازار می داند.او معتقد است بین تقسیم کار و تراکم سرمایه و پیشرفت فنی رابطه وجود دارد.از نظر او تقسیم کار ،میزان بهره وری را زیاد می کند،پس انداز و سرمایه گذاری بیشتر را ممکن می سازد و سرمایه گذاری به اختراع و تولید ماشین هایی منجر می شود که امکان بیشتری را برای تقسیم کار بوجود می آورد.اسمیت صنعت را همراه با تجارت از لحاظ افزایش پس اندازها مهم تر از کشاورزی می دانست.البته اسمیت معتقد است اگر در بخش کشاورزی از طریق نوآوری های تکنولوژیک، همچون اصلاح دوره تناوب تولید ، استفاده بیشتر از کود ها وکمک ایجاد انگیزه های قویتری در زارعان ،می توان بهره وری زمین و نیروی کار را افزایش داد.بزرگترین مشکلی که در روستا وجود دارد عدم نیروی کار می باشد.شاید صاحبین سرمایه بتوانند با برنامه ریزی صحیح و ساخت کارخانه های تولیدی و فراهم آوردن تکنیک های جدید کشاورزی به جذب نیروی کار پرداخته و باعث رشد و توسعه روستا شوند.
دیدگاه توسعه اجتماعی
شاید توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی از یکدیگر متمایز باشند ولی پشت و روی یک سکه اند.در توسعه اقتصادی تأکید بر تحولات اقتصادی است،در حالی که در توسعه اجتماعی دگرگونی و تغییر جامعه در کلیت آن مورد نظر است.
«توسعه اجتماعی :
1- متمایز از دیدگاه تکاملی در علوم اجتماعی است.
2- بر تغییر و بهبود نحوه زندگی تأکید می کند و نه تغییر یک سازمان و یا نهاد اجتماعی
3- بیشتر جامعه شناختی است تا اقتصادی
4- تغییر را امری کلان و عام در حیطه نهادها و سازمان ها می داند.
5- تأکید اساسی بر ارزیابی جریان های اجتماعی و تحول اجتماعی دارد.»
تقی ارمکی،1386،ص175
توسعه اجتماعی در جهت بهبود کیفیت زندگی انسانی و پاسخگوی نیازهای اساسی انسان است.نیازهای فرهنگی و روانی،نیاز به رشد و ترقی،نیاز به استفاده از امکانات جدید و حتی نیازهای حیاتی و زیستی انسان درتوسعه اجتماعی قابل وصول است.زمانی که در برنامه های توسعه روستای فشارک به نیازهای مردم به خصوص نسل جوان مانند نیازهای آموزشی و فرهنگی توجه نمی شود، نمی توان انتظار داشت که در این روستا توسعه ای صورت گیرد که به پایداری روستا کمک کند.
در توسعه اجتماعی به سنت توجه می شود،زیرا که این پایبندی به سنت ها است که مسیر توسعه را در یک جامع تعیین می کند.سنت ها گاهی به عنوان عامل بازدارنده عمل می کند ، تشخیص اینکه کدام یک به توسعه و پیشرفت یک جامعه کمک می کند به عهده کیست؟
«در میزان اهمیت سنت های اجتماعی در روند توسعه در جامعه جدید اختلاف نظر وجود دارد.ممکن است سنت به عنوان عامل تقویت کننده در مسیر دگرگونی تلقی شود.در مقابل،این نظر وجود دارد که سنتها مانع و سد تحول و تغییر هستند، زیرا در جهت توجیه وضعیت موجود عمل می کنند.از این روست که سازگاری بین سنت و نوگرایی (توسعه) به طور عادی و خود به خودی غیر ممکن است.»پیشین،ص176
در روستای فشارک پایبندی به بعضی سنن در میان اهالی چه آنان که در روستا زندگی می کنند و چه کسانی که سالیان سال است مهاجرت نموده اند ، هم چنان برقرار است.آن چه در این جا مطرح است این است که آیا این پایبندی به توسعه و پایداری روستا یاری نموده است؟
لنوار(Lenoar) معتقد است:
«در برنامه های عمرانی همین که سنت های اجتماعی محلی به کار گرفته شوند و منافع کارهای در دست اقدام برای دهقانان مسلم باشند ، نه تنها می توان از حمایت دهقانان در این یا آن ده اطمینان حاصل کرد بلکه می توان آن را با موفقیت در سراسر یک سرزمین ملی به اجرا درآورد.»پیشین ،ص37
هم چنین ماکس وبر معتقد بود:« چگونگی و میزان تأثیر ارزشهای دینی و فرهنگی بر رفتار افراد و جامعه موضوع اصلی نیست. بلکه باید دید این ارزشها چگونه و به چه میزان بر رفتار تأثیر دارند و خود چگونه تحت تأثیر متغیرهای دیگر قرار می گیرند.»پیشین،ص57
دیدگاه توسعه فرهنگی
«مفهوم توسعه فرهنگی بر اثر کوشش هایی که یونسکو در دهه هفتاد میلادی قرن بیستم به کار بست، از رواج چشمگیری در مباحث و گفتگوهای فرهنگی بهره مند شد.
از آن جایی که یونسکو به جنبه های عملی فرهنگ و به عبارتی دیگر به اقدام فرهنگی دلبستگی نشان می داد و خواستار مشارکت هر چه بیشتر شهروندان هر کشور ، هر حوزه و هر قاره در تصمیمات فرهنگی ، یعنی زندگی فرهنگی از پیش اندیشیده،یا فرهنگ سازمان داده شده بود.به همین سبب به مباحث اجرایی و کاربردی علاقه ای فزاینده نشان می داد تا اسباب تحقق تأملات خود را در مقیاس گسترده در سطح جهان فراهم آورد.مفهوم سیاست های توسعه فرهنگی در ضمن نشان می دهد که سیاست های فرهنگی می خواهد فرهنگ را توسعه و در اختیار مردمان بیشتری قرار دهد،یعنی مردمان بیشتر بتوانند از آن چه که به نام فرهنگ به جامعه عرضه می شود،سود بجویند و بهره بگیرند.
به یک اعتبار،توسعه فرهنگی را می توان نتیجه و حاصل توسعه عمومی دانست.»
چنگیز پهلوان،1387،ص 130
هدف از توسعه فرهنگی،مشارکت مردمی است .توسعه فرهنگی همگان را در نظر دارد ومدنظراستفاده از فرهنگ به قصد بهبودی و توسعه می باشد .
«به یک اعتبار،توسعه فرهنگی را می توان نتیجه و حاصل توسعه ی عمومی دانست.هدف های توسعه و روش های دستیابی به این هدف ها معرف انتخاب ها و گزینش هایی است که در زمینه ی ارزشها به عمل می آید.این گزینش ها با کل نظام اجتماعی – اقتصادی ارتباط پیدا می کند.
در واقع توسعه امری است پیچیده و چند بعدی که دراز مدت در جهت هدف هایی سیر می کند که خصلتی اجتماعی – فرهنگی دارند.به همین سبب تأمل و تفکر درباره ی توسعه باید به صورت میان رشته ای تعقیب و ارزیابی گردد و به اصل،ریشه ها،یعنی فرهنگ هر جامعه ای معین توجه بیندازد.
هنگامی که از توسعه فرهنگی سخن می گوییم و قصد می کنیم که با گزینش های معینی امکانات دسترسی مردم را به فرهنگ فراهم آوریم ، در عمل از نوعی فرهنگ که خاص نخبگان است،دوری می جوییم و می خواهیم قابلیت ها و شیوه هایی را بپرورانیم و بگسترانیم که متکی به مفهوم گسترده تر از فرهنگ باشد،یعنی فرهنگ را برای مردم عادی هر جامعه سازمان بدهیم و تدارک ببینیم.از این رو توسعه معنایی وسیع و همه جانبه می یابد،در محور چنین توسعه ای انسان قرار می گیرد.این انسان الزاماً به گروه های ویژه ای یعنی نخبگان جامعه وابستگی ندارد.توسعه فرهنگی تمامی مردمان را هدف می گیرد،نه فقط نخبگان را.» پیشین،ص130و131
استفاده از مشارکت های مردمی و بهره گیری از نیروها و استعدادهای جوان در توسعه روستای فشارک می تواند به روستاییان کمک کند تا با دلگرمی بیشتری به کار در روستا بپردازند .روستاییان هنگامی که اطمینان حاصل کنند که بهره و سود ناشی از طرح توسعه به نفع خودشان می باشد، به ابتکار و نوآوری دست زده و به امر بازسازی و احیای روستا می پردازند.زیرا هدف از توسعه فرهنگی فراهم آوردن اسباب دسترسی توده های مردم به فرهنگ و مشارکت آنان در زندگی فرهنگی است.از سویی دیگر با مشارکت مردم روستا می توان از دانش بومی آنها کمک گرفته و با استفاده از تجربیاتی که آنان در طی سالها تلاش و مبارزه با زندگی و مشکلات آن به دست آورده اند بتوان به راهکارهایی برای توسعه روستا دست پیدا کرد.
درحقیقت توسعه ی راستین هنگامی به واقعیت می پیوندد که مشارکت مردمان در جریان طراحی توسعه و هم چنین در مرحله ی اجرای برنامه های آن میسر شود.
«توسعه ی درون زا فقط با مشارکت گسترده ای مردم به هدف های خود دست می یابد.از این رو هدف و آرمان سیاست های فرهنگی این است که بتواند برای جامعه های مختلف،توسعه متوازن و متعادل فراهم آورد،به نحوی که تمامی عوامل اقتصادی و اجتماعی به منظور تأمین پیشرفت از زندگی افراد و جماعت ها در ارتباط با هم قرار بگیرند و به کنش و واکنش متناسب با نهادهای جامعه ی مورد نظر بپردازند و از این گذشته رفتار فرهنگی مردم را نیز در نظر بگیرند.توسعه ی همه جانبه ی جامعه و فرد تنها با برخورداری از آگاهی کامل از ویژگی های فرهنگی،جامعه ی عمل می پوشد.»
تعداد صفحات : 35
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.
توجه : این فایل با بهترین کیفیت قابل پرینت میباشد.